عروس مرده یه شب بلند شد. رفت یه گوشه نشست و گریه کرد.
بعد از اون شب تا حالا ابلیس توی کمد خونه ی اون نشسته و بلند بلند می خنده. چون می دونه که کلید این کمد دست ((اونه)). اما عروس مرده دیگه در کمد رو باز نمی کنه.
عروس مرده خدا رو پیدا کرد. همین جا بود. همین حوالی این اتاق. اما توی این کامپیوتر نبود. نه .. اصلا.
عروس مرده نمی خواد ((اون)) و مجبور به هیچ چیزی کنه. عروس مرده خدای خودش رو پیدا کرده . عروس مرده باید زندگی مسالمت آمیزی رو با ابلیس شروع کنه.
عروس مرده یه خونه داره و یه خدا. و دیگه هیچ وقت نمی خواد به طرف کمد بره...
سلام
مرسی که سر زدی
با عشق زندگی کن و برای عشق جان بده.. عروس مرده نه عشق می داند .. نه عشق می لمسد ..
اما من به تو می گویم
به آرزوهای قشنگتون برسین..
باز هم سر بزن ..
رویا
چرا عروس مرده ابلیس و بیرون نمیکنه؟ ....
جواب میخوام واسه سوالم حتی اگه بیخوده....
اگه نشد به خدایی که پیداش کرده بگو بیرونش کنه.... بگو .. باشه؟
سلام اولین باری بود که وب شما رو میدیدم
خیلی خوشم اومد
وای باورم نمیشهههههههههههههههههه تمام این مدت این وبلاگ واسه من اپ نمیشده....نمیدونم باید به چه اسمی اینجا صدات کنم؟عروس جون....میدونی حالم بد شد...نه اون جور بد شدنی که تو فکرشو میکنی یه جور بد شدن خوب که فقط با خوندن پستای تو میتونم همیشه به دست بیارم....عروس جون میدونی منم پیداش کردم اما خیلی خستم...اگه به هر کی بگم سرزنشم میکنه حتی تو...اما من داشتم هر شب شیطانو میبوسیدم...باید به یکی بگم اما...به هر کی بگم..حتی تو عروس جون....عروس جونم میدونی خیلی دلم برات تنگه خوبه که فردا میبینمت...خیلی خستم...تبریک میگم پیدا کردنشو....مبارکت باشه حتی بیشتر از عروسیت...چه خوبه بودنت و چه خوبه حس اینکه فردا میبینمت حتی اگه هیچی ندونی...
خدا به اونم کمک می کنه.....
.
آپم.. خواستی سر بزن
خوب آدم از اسمش هم یه جوری می شه...
شرمندم در شرف جمع کردن وسایلم و گرنه همه ی پست هاتون رو می خوندم شاید بفهمم چی به چیه.ان شاا.. برگشتم...
سلام...